۲-۱-۱-۳- عوامل بوجود آورنده شخصیت:
چون شخصیت را میتوان مجموعه ویژگیهای جسمانی، روانی و رفتاری در افراد در نظرگرفت، پس عواملی که بهوجود آورنده این ویژگیها است ساخته وراثت و بخش دیگر آن زاینده عوامل اجتماعی یا محیط است. تعیین اینکه کدام یک از این دو عامل نقش مهمتری در ایجاد شخصیت دارند، کار غیر ممکنی است. اما بدیهی است که شخصیت هر فرد حاصل تعامل و تأثیر متقابل هر دو عامل است. بدین معنی که از یک سو عوامل محیطی در چهار چوب امکانات و محدودیتهای فیزیولوژیکی و ساختار توارثی تأثیر میکنند و از سوی دیگر توانائیهای بالقوه که عمدتاً محصول توارث هستند هنگامی میتوانند شکوفا شوند و از قوه به فعل در آیند که محیط مناسبی برای شکوفا شدن داشته باشند (روبینز[۱]، ۲۰۰۲).
الف – وراثت :
مقصود از وراثت عواملی است که به هنگام تشکیل جنین وجود دارند. شکل فیزیکی انسان، جذابیت صورت، جنس، خلق و خوی، ترکیب ماهیچهها، میزان انرژی و سلامت جسمی از جمله خصوصیاتی است که معمولاً بخش یا تمامی آنها تحت تأثیر وجود پدر و مادر بوده و بر اساس آن شکل میگیرد. در بحث مربوط به نقش ارث در تشکیل شخصیت، آخرین توجیهی که در این زمینه میشود، این است که شخصیت فرد عبارت است از ساختار مولکولی، ژنها که در کروموزوم قرار دارند ( رابینز، ۲۰۰۲).
بحثهای دقیقی که درباره نقش ارث یا محیط در ایجاد و شکلگیری شخصیت میشود، بر محور این نظریه میچرخد که این دو عامل نقش مهمی دارند. وراثت اندازهها یا محدودیتهای خارجی را تعیین میکند وشیوه ای از فرد خود را با خواستهها و شرایط محیط وفق میدهد، تعیین کنندهی توان بالقوه او است (رابینز، ۲۰۰۲).
ب- موقعیت:
موقعیت یا وضعیت، عامل دیگری است که در خصوص شکل گیری شخصیت، به دو عامل ارث و محیط اضافه شده است، شخصیت فرد، در حالی که دارای ثبات رویه و پایدار است، ولی در موقعیتهای مختلف تغییر میکند. خواستها، تمنیات و میلهای گوناگون در موقعیتهای مختلف باعث میشوند که شخص در هر موقعیتی جنبه خاصی از شخصیت خود را ابراز نماید. بنابر این، بناید الگوهای شخصیتی را به صورت جداگانه و منفک از بقیه مورد توجه قرار داد.
[۱]-Robins